حضرت علی : هر کس کلمه ای به من بیاموزد مرا بنده خویش می کند×××حضرت عمر:دوستان را بر مبنای تقوا و پرهیزکاری انتخاب کن.
حضرت علی : هر کس کلمه ای به من بیاموزد مرا بنده خویش می کند×××حضرت عمر:دوستان را بر مبنای تقوا و پرهیزکاری انتخاب کن.
حیدرقلی کابلی افغانی (۱۴ فوریه ۱۸۷۶ در کابل - ۱۹۵۲ در کرمانشاه)، شناخته شده با نام سردار کابلی، روحانی اهل افغانستان بود. وی برای تحصیلات حوزوی به نجف رفت و پس از آن برای تبلیغ تشیع در کرمانشاه به این شهر رفت و تا پایان زندگی در این شهر زندگی کرد.زندگیحیدرقلی کابلی افغانی در هجدهم محرم ۱۲۹۳ (قمری) در محله قزلباشهای چنداول در کابل متولد شد. پدرش نورمحمدخان افغانی سردار عالیرتبه ارتش مستعمره هند بود. مادر وی به نام مریم ملقب به چوریشاه (در زبان ازبکی به معنای کنیز) دختر یکی از رجال ازبک به نام علی مرادخان بود. چهار ساله بود که عبدالرحمنخان، با حمایت انگلستان به امیری افغانستان رسید و نور محمد خان که از سرداران عالیرتبه ارتش بود همراه با خانوادهاش به لاهور که در آن زمان یکی از ایالات مستعمرۀ بریتانیا در هند محسوب می شد، مهاجرت رفت. سردار کابلی به همراه خانواده اش مدت هفت سال (۱۲۹۷ - ۱۳۰۴ ق) در لاهور مهاجر بود.حیدرقلی که فرزند ارشد خانواده بود، در لاهور به مکتبخانه و مدارس دولتی بریتانیا رفت. وی در مدت هفت سال پایههای علوم جدید را در لاهور فراگرفت و همچنین در مکتبخانه، علوم دینی و قرآن آموخت. گفته می شود که خانوادۀ وی در لاهور تحت سختگیری ها و آزار دولت مستعمره هند بوده اند و به همین دلیل در سال ۱۳۰۴ (قمری) از لاهور به بندر بصره در عراق مهاجرت کردند.تحصیلاتحیدرقلی در عراق به حوزه نجف رفته و نزد افرادی مانند شیخ علی اصغر تبریزی تحصیلات حوزوی خود را آغاز کرد. وی پس از شش سال به درجۀ اجتهاد رسید و تقریباً از این زمان به نام سردار کابلی شناخته شد. وی همچنین از میرزا محمد علی دشتی و سید یحیی خراسانی، «اجازه»ی نقل روایات دریافت کرد.آشنایی با زبانهای خارجیسردار کابلی همراه با فراگیری علوم معقول (فلسفه، حکمت و هیئت) و منقول (فقه و اصول)، زبانهای عربی، انگلیسی، عبری و اردو را نیر فرا گرفت. وی علاوه بر تکلم و محاوره، برخی از تالیفات خود را به این زبان ها نگارش کرده و بعضی از کتب خارجی را نیز ترجمه نمود. وی در زمینۀ زبان عبری پژوهش هایی انجام داد و برخی از نظرات دانشمند مسیحی عراق اب انستاس دربارۀ واژه شناسی را رد کرد. وی همچنین سرودههایی به زبان اردو و انگلیسی دارد.مهاجرت به کرمانشاهسردار کابلی از تاریخ ۱۳۱۰ قمری (۱۸۹۲ میلادی) همراه خانواده به قصد تبلیغ اسلام و انجام رسالت برای تنویر و ارشاد جامعه اسلامی، به کرمانشاه مهاجرت کرد. در آن زمان شهر کرمانشاه بزرگترین شهر غرب ایران و مرکزیت سیاسی این منطقه به حساب میآمد.زندگی در کرمانشاهسردار کابلی در کرمانشاه به بحث و وعظ پیرامون مسائل اسلامی می پرداخت و می کوشید شاگردانش را با خود همراه کند. وی در کرمانشاه با آخوندی به نام شیخ عبدالرحمن شافعی مکی آشنا شد و با وی در ارتباط قرار گرفت و فن کیمیاگری را از وی آموخت. وی مدام به مطالعه یا نوشتن کتاب مشغول بود. گفته می شود که کتاب های تاج العروس (فرهنگ عربی به عربی در ۲۰ جلد اثر محمد بن محمد مرتضی زبیدی) و دانشنامه بریتانیکا را همیشه در کنار خود داشت و مدام به آن ها رجوع می کرد. همچنین به صورت پیوسته به مطالعۀ ریاضیات مشغول بود. وی همچنین به فهرست نویسی و حاشیه نویسی بر متون قدمی می پرداخت.خوشنویسیسردار کابلی در نستعلیق و شکسته نستعلیق توانایی داشت. نمونه این دو خط را میتوان از حواشی وی بر کتاب «شهاب» تألیف قاضی ابوعبدالله خضاعی و در «غیة التعدیل» مشاهده نمود که هر دو کتاب به طریق افست چاپ گردیده است.مرگحیدرقلی سردار کابلی، در سحرگاه یکم جمادیالاول ۱۳۷۲ (قمری) (برابر با ۲۷ دی ۱۳۳۱ خورشیدی و ۱۷ ژانویۀ ۱۹۵۳ میلادی) در حال نماز در ۷۹ سالگی در کرمانشاه درگذشت. جنازۀ وی پس از برگزاری مراسمی در کرمانشاه طبق وصیت خودش به نجف اشرف انتقال داده شد و در چهارم جمادیالاول ۱۳۷۲ (قمری) در وادیالسلام در جوار مرقد مطهرامام علی علیهالسلام به خاک سپرده شد.