ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
29 | 30 | 31 |
دیوان او در سال (۱۳۴۷)خورشیدی توسط محمد علم غواص در هرات زیور چاپ یافت.
روحش شاد باد
**********
نمونه کلام
شهر برمن تنگ شد آهنگ صحرا میکنم
روئ صحرا را ز اشک خویش دریا میکنم
در گلستانی که بر یاد رخت خوانم غزل
بلبلان را بر نوای خویش شیدا میکنم
نیستم زاغ و زغن تا مایل سفلی شوم
من همای اوج قدسم میل بالا میکنم
سرو چون قدی فرازد در میان بوستان
من خیال قامت آن سرو بالا میکنم
من که مخمور نگاه ی نرگس مست تو ام
کافرم گر التفات جام و ساغر میکنم
قامتت سرو و رخت گل زلف سنبل غنچه لب
من تماشای گل و گلشن در این جا میکنم
آه ! ای غم نامه ما را نخواندی از غرور
گر من از بهر تو صد مکتوب انشا میکنم